خواهر کوچکم از من پرسید:
پنج وارونه چه معنا دارد؟
من به او خندیدم.
گفت:روی دیوار و درختان دیدم.
باز هم خندیدم.
گفت:خودم دیدم که
پسر همسایه پنج وارونه به ان
دختر داد
انقدر خنده برم داشت که طفلک ترسید
بغلش کردم و بوسیدم....
با خودم گفتم بعدها با دیدن بی وقفه درد
سقف دلت که خم گردید
ان وقت می فهمی پنچ وارونه چه معنا دارد...؟
نگو: ”در عصرِ نان فرصت نداریم
که یک دَم را به رویا واگذاریم!“
به پاسِ التمــاسِ برف و باران
خـدا را پشتِ خط کمتر بکاریم!
علی بداغی