کاندیدای شعر سال 2005 اثر یک پسر سیاه پوست :
وقتی به دنیا آمدم سیاه بودم وقتی بزرگتر شدم بازهم سیاه بودم وقتی جلو آفتاب میرم همچنان سیاهم وقتی میترسم هم سیاهم وقتی سردمه سیاهم وقتی مریضم باز هم سیاهم وقتی هم که بمیرم باز سیاه خواهم بود
تو ای دوست سفیدمن وقتی به دنیا آمدی صورتی بودی وقتی بزرگتر شدی سفید شدی وقتی جلو آفتاب میری قرمز میشی وقتی میترسی زرد میشی وقتی مریضی سبز میشی وقتی هم که بمیری خاکستری میشی و .... تو به من میگی رنگی!
سلام جالب بود
اگه ماید به تبادل لینک هستی منو خبر کن بــــــــــــــــــــــــا شه منتظرما